سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بخل ننگ است و ترس نقصان ، و درویشى کند کننده زبان زیرک در برهان ، و تنگدست بیگانه در دیار خود بر همگان . [نهج البلاغه]
ESC اسرائیل
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رازهای ناگفته آتش‌بس «پ.ک.ک»

محمد هادی، کارشناس مسائل ترکیه در یادداشتی تحلیلی رازهای ناگفته آتش‌بس «پ.ک.ک» و منافع این رویداد برای آمریکا را بررسی کرده است.
در بخشی از این یادداشت آمده است: افکار عمومی ترکیه می‌دانند که «پ.ک.ک» دست‌پرورده آمریکاست و سال‌ها از طرف آن تغذیه شده است. در این رابطه، اسناد غیر قابل انکاری در دست نظامیان ترکیه موجود است. ولی جناح حاکم آمریکایی به دولت و ارتش اجازه نمی‌دهد این اسناد به بیرون درز یابد. مردم ترکیه شاهد بودند که چگونه هواپیمای حامل اشرف بیتلیس، فرمانده ژاندارمری ترکیه در سال 1993که اظهار نموده بود «نوار ویدیویی هلیکوپترهای نیروی چکش که نیروهای «پ.ک.ک» را در شمال عراق جابجا می‌کنند و اسلحه و مهمات به آنها می‌رسانند را در دست داریم و می‌توانیم ارائه کنیم»، بعد از مدتی دچار سانحه شد و این فرمانده کشته شد و اسناد مذکور به بیرون درز نیافت.

آمریکا به خاطر اهداف و منافع خود و خصوصاً پروژه به اصطلاح «خاورمیانه بزرگ» می‌خواهد کارت «پ.ک.ک» را همواره در دست داشته باشد و نگذارد ترکیه در مبارزه با «پ.ک.ک» ـ که مصمم شده بود این سازمان تروریستی را از بین ببرد ـ به پیروزی دست یابد.

لازم به توضیح است ارتش ترکیه با همکاری نیروهای مسلح ایران توانسته بودند ضربات خوبی به پیکره ی «پ.ک.ک» وارد سازند. و حملات برون مرزی ترکیه و ایران، بمباران قندیل، سازمان را به آستانه فروپاشی کشانده بود. خیلی از نیروهای «پ.ک.ک» پراکنده شده بودند و در صورتی که حملات ادامه پیدا می‌کرد، «پ.ک.ک» دچار بحران جدی می‌شد.

آمریکا برای آنکه بتواند «پ.ک.ک» را از این منجلاب بیرون آورد و در جهت نیل به اهداف دیگرش ـ از جمله در ایران و سوریه ـ از آن استفاده کند، به «پ.ک.ک» اطلاع داد از طرف «پ.ک.ک» و رهبر در بندش عبدالله اوجالان رسماًَ و بدون هیچ قید و شرطی آتش بس یک جانبه اعلام شود. تا اینکه در تاریخ 1/10/2006 مراد کارایلان از طرف «پ.ک.ک» این پیام را اعلام نمود...

شواهد و اخبار نشان می‌دهد که در انتخابات (رفراندم) سال آینده در کرکوک، این شهر را یک شهر کرد اعلام خواهند کرد. از طرف دیگر، ناآرامی های داخلی عراق نگرانی هایی در رابطه با این رفراندوم ر ا به وجود آورده است و آمریکا نیز نگران است که در صورت شدت گرفتن ناآرامی ها، کنترل اوضاع عراق را از دست بدهد. به همین علت است که آمریکا در نظر دارد در کوتاه ترین زمان ممکن از اعلام استقلال کردستان (شمال عراق) حمایت نماید، تا در صورت وقوع جنگ داخلی در عراق، از این منطقه با ثبات به عنوان پایگاه خود در رسیدن به اهداف دراز مدتی که در منطقه دارد استفاده نماید، برای این کار لازم است ترکیه را در کنار خود داشته باشد...

زنده بودن تشکیلات «پ.ک.ک» برای آمریکا که 25 سال است روی تشکیلات فوق سرمایه گذاری کرده است، خیلی مهم است. به گفته مراد کارایلان، آنها در حال حاضر 7 هزار چریک آماده در اختیار دارند و می‌توانند از این نیروها در ماموریتهای محوله آمریکا از جمله مقابله با مذهبیون استفاده کنند. همچنین می‌توانند در ماموریتهایی که از طرف آمریکا به «پ.ک.ک» داده می‌شود، گروههای خود ساخته خویش در ایران و سوریه را فعال نمایند که در حال حاضر پژاک را در ایران فعال تر نموده اند.

آمریکا «پ.ک.ک» را مثل یک چماق و برگ برنده در دست دارد و در صورتی که ترکیه در راستای برنامه های دیکته شده آمریکا حرکت ننماید، مجدداًَ «پ.ک.ک» را علیه خود ترکیه فعال خواهد کرد...

متن کامل را در ستون «یادداشت» بخوانید

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( سه شنبه 85/7/18 :: ساعت 11:32 صبح )

»» پیامدهای آزمایش هسته‌ای کره شمالی برای ایران و آمریکا

بوش، رئیس جمهور امریکا ساعتی پیش در یک سخنرانی مختصر در حالی که از آزمایش هسته ای کره شمالی شوکه شده بود و انعکاس وسیع آن در رسانه های جهانی شرایط جدیدی ایجاد نموده است، بدون اشاره به خطر مستقیم کره شمالی برای آمریکا اعلام نمود که ارسال تجهیزات هسته ای از سوی این کشور برای دشمنان آمریکا - ایران و سوریه - شرایط را بحرانی نموده است و در این شرایط جامعه جهانی بایستی به کمک آمریکا بیاید و از پیشروی بیشتر این کشور جلوگیری نماید.

به گزارش خبرنگار «بازتاب» بوش که در آوریل 2002 در یک اشتباه استراتژیک کره شمالی را به همراه ایران و عراق در محور شرارت قرار داده بود و در کنار رایس، وزیر خارجه و مقامات امنیتی و اطلاعاتی امریکا سخن می‌گفت، اعلام کرد که در جلسه اضطراری در شورای امنیت اقدامات لازم را بعمل خواهد آورد، اما از این اقدامات سخنی به میان نیاورد.

دولت نومحافظه‌کار بوش که اکنون در مقابل رسانه های امریکایی قرار گرفته است و سیاستهای تندروانه او و دولتش در وخیمتر شدن اوضاع دخیل بوده است، اکنون نمی‌داند به چه شکل این بحران را کنترل نماید.

این در حالی است که در سال 1997 مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت دموکرات کلینتون به پیونگ یانگ سفر نمود و به همراه کیم جون ایل دوم در مراسم سالروز استقلال این کشور شرکت نمود و روابط اقتصادی و فرهنگی را با این کشور آغاز نمود.

اکنون بوش با یک سوال بزرگ در برابر رسانه های امریکایی قرار گرفته که چرا یکباره ان کشور را در محور شرارت قرار داد تا این کشور در سال 2003 کلیه بازرسین آژانس را از کشور خود اخراج نموده و سپس از معاهده ان.پی.تی خارج گردد و شروع به آزمایشهای هسته ای نماید که هیچگونه نظارت جهانی بر روی آنها وجود ندارد.

شرایط روز بروز برای امریکا مخاطره آمیزتر شده و اکنون امریکا در بن بست کره شمالی قرار گرفته است .

از سوی دیگر هرچند بوش امروز تلاش کرد از آزمایش اتمی کره برای تحت فشار قرار دادن کشورهای ۵+۱ و تشدید موضع آنها علیه ایران بهره جوید، برخی ناظران با اشاره به نشست اضطراری شورای امنیت درباره کره شمالی احتمال می‌دهند تا اندازه‌ای از فشارها بر ایران کاسته شود.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( سه شنبه 85/7/18 :: ساعت 11:31 صبح )

»» عضویتتتتتتتتتتتتتتتتتت در جبهه ضد اسرائیلی

با نوشتن نام و نظر خود ادر نظرات این کادر عضو جبهه فرهنگی ضد اسرائیلی شوید

یا علِی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( جمعه 85/7/7 :: ساعت 3:30 صبح )

»» خاطرات شیرین جبهه

کی با حسین کار داشت؟

یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. چه می کرد؟
بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!»
ترق!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد:« حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟» جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من!»
ترق!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( چهارشنبه 85/7/5 :: ساعت 12:13 صبح )

»» لبخند دیر هنگام بوش به تهران

 

برگزاری اجلاس سران سازمان ملل را می‌توان آغاز عصر جدیدی در دو سال پایانی حکومت نومحافظه‌کاران در ایالات متحده دانست.

جورج بوش که دوره نخست ریاست‌‌جمهوری خود را با حمله و تصرف دو کشور اسلامی، به یکی از پرحادثه‌ترین دولت‌های تاریخ آمریکا تبدیل کرده بود، در دوره دوم، مسیری متفاوت را پیمود و اکنون در حالی که حدود یک سال به پایان ریاست‌جمهوری‌اش باقی مانده، ‌رویکردی کاملا متفاوت با سال‌های گذشته خود در پیش گرفته است.

ادبیات سخنرانی اخیر بوش در سازمان ملل، تفاوت چشمگیری با نگرش وی پس از 11 سپتامبر که از آغاز جنگ صلیبی جدید خبر می‌داد، دارد. بوش اکنون خصومت با اسلام را توهمات ساخته تروریست‌ها و افراطیون می‌داند و منطقه سیاه و سفید و خیر و شر سال‌های نخست وی، به تقسیم‌بندی افراطی‌گرایی و اعتدال‌گرایی تغییر یافته است.

بوش که پنج سال پیش، دولت اصلاح‌طلب ایران را «محور شرارت» می‌خواند، اکنون بر مذاکره و دیپلماسی با دولت اصولگرای تهران اصرار دارد و می‌خواهد پیش از آن‌که فرصت سکونتش در کاخ سفید به پایان برسد، راه‌حلی دیپلماتیک برای خروج از بن‌بست پرونده هسته‌ای ایران بیابد.

قطعا اگر ملاحظات و فشارهای لابی‌های قدرتمند صهیونیستی نبود، انتقادات تلویحی وی از به افراط‌گرایی در تل‌آویو، صراحت بیشتری می‌یافت و ناسزاگویی به تهران، دمشق و بیروت کمرنگ‌تر می‌شد.

اما همین میزان تغییر ادبیات نیز چرخش استراتژیک واشنگتن در برابر جمهوری اسلامی را نیز نشان می‌دهد؛ چرخشی که سه ماه پیش، نخستین نشانه‌های آن در لایه پنهانی بیانیه تاریخی وزیر خارجه ایالات متحده به ایران دیده شد و امروز می‌توان آن را به وضوح در سخنرانی سالانه رئیس‌جمهور آمریکا در سازمان ملل مشاهده کرد.

بوش که سه سال پیش و در جریان ناآرامی‌های پراکنده خرداد 82 در تهران، آشکارا حمایت خود را از براندازی جمهوری اسلامی بیان کرده بود، امروز از ملت ایران خواهش می‌کند که زمینه اجرای قطعنامه شورای امنیت را توسط جمهوری اسلامی فراهم آورند. در مواضع امروز بوش، دیگر نشانه‌ای از براندازی، خصومت و به رسمیت نشناختن جمهوری اسلامی دیده نمی‌شود و تلاش وی بر محور تغییر رفتار تهران متمرکز شده است.

به راستی علت تغییر رفتار ایالات متحده چیست؟

هرچند پیش از این از دیدگاه‌های گوناگون به این موضوع پرداخته شده، اما در این فرصت، به مهم‌ترین عامل آن که فقدان گزینه جانشین رویکرد دیپلماتیک در برابر تهران است، اشاره می‌شود.

واقعیت آن است که ایالات متحده و هم‌پیمانانش در پنج سال گذشته، آن‌گونه در خاورمیانه فرسوده شده‌اند که حتی تصور وقوع جنگ و رویارویی تمام با جمهوری اسلامی، آنچنان موجب آشفتگی‌شان می‌شود که با کنار گذاشتن بازی پلیس خشن و مهربان، یکپارچه بر رویکردی دیپلماتیک در مواجهه با تهران تأکید می‌کنند.

وقوع سه جنگ افغانستان، عراق و لبنان، ظرفیت نظامی غرب در خاورمیانه را به مصرف رسانده است و اوضاع شکننده اقتصاد جهانی که برای چهارمین سال پیاپی در حال تجربه بحران انرژی است، اجازه نمی‌دهد بزرگ‌ترین شوک تاریخی با برخورد با ایران به بازارهای انرژی تحمیل شود.

از همین روست که بوش ناگزیر است با خط بطلان کشیدن بر تلاش‌های براندازانه خود، اپوزیسیون جمهوری اسلامی را که پس از به قدرت رسیدن نومحافظه‌کاران طی سال‌های اخیر به آینده خود امیدوار شده بودند، ناگزیر کند و با پیوستن به اردوگاه هواداران رویکرد دیپلماتیک در برابر تهران، صف آمریکا را که به صورت سنتی در کنار اسرائیل، نگرشی براندازانه به نظام جمهوری اسلامی داشت، با صف اروپا پیوند بزند.

اما این، پایان تلاش‌های کاخ سفید و پذیرش شکست در برابر تهران نیست. سناریوی تازه آمریکا، تفکیک جمهوری اسلامی ـ که پیش از این به صورت یکپارچه نفی کرد ـ به دو گروه افراطیون و اعتدالیون است، هرچند آنان که امروز از جانب بوش اعتدالیون لقب می‌گیرند، بیشترین بی‌اعتنایی و تحقیر را در گذشته از جانب ایالات متحده شاهد بودند، اما به همین اندازه که دامنه نفی و تأیید آمریکا از جمهوری اسلامی و اپوزیسیون به داخل نظام کشیده شده است خود نشان‌دهنده عمق چرخش موضع واشنگتن در برابر تهران است.

هرچند به نوعی همان آسیب تقسیم‌بندی سیاه و سفید و خیر و شر خواندن در گفتمان تازه بوش درباره طیف‌های موجود در جمهوری اسلامی نیز تکرار شده است و به جای تمرکز بر معیارهای افراد، مورد قضاوت قرار گرفته‌اند؛ در حالی که اقتضای تصحیح رویکرد آمریکا در برابر ایران، پذیرش تعامل متوازن، منافع متقابل و پایان یکجانبه‌گرایی است و در این گفتمان، پایبندی به منافع ملی همگام با معتبر شناختن تعهدات، عین «اعتدال» و مرعوب بودن و تسلیم در برابر رقیب، «تفریط» است.

بنابراین، اگر بوش در دوره تازه تعامل با ایران در انتظار دریافت نشانه‌هایی مبتنی بر تسلیم و عقب‌نشینی از سوی تهران است و جایی بهتر از دور قبلی تلاش‌های او برای براندازی جمهوری اسلامی را مشاهده نخواهد کرد و به نظر می‌رسد تصحیح این مسیر، نیازمند برداشتن گامی دیگر از سوی ایالات متحده و به رسمیت شناختن حقوق طبیعی، رابطه متوازن و ادبیات متناسب با شأن و جایگاه منطقه‌ای جمهوری اسلامی است، هرچند شاید دولت فرسوده و خسته نومحافظه‌کار، توان این اقدام تاریخی را نداشته باشد، باید بداند این اقدام کلید موفقیت بوش در دور دوم حضورش در کاخ سفید است و انجام ندادن آن، حتی موفقیت دور اول وی در فتح افغانستان و عراق را به شکست ماندگار در پشت دیوارهای بلند تهران تبدیل خواهد کرد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( جمعه 85/6/31 :: ساعت 10:6 عصر )

»» مانور قدرت بی سابقه مردم لبنان برای سرنگونی اسرائیل

 

مانور قدرت بی سابقه مردم لبنان برای سرنگونی اسرائیل

ما تا ابد نمی‌خواهیم سلاح در دست بگیریم و این سلاحی که در دست ماست سلاح شیعی نیست بلکه سلاح سنی، سلاح مسیحی و سلاح دروزی و در کل سلاح لبنان است و همین جا اعلام می‌داریم که ماهیت این سلاح تغییر نخواهد کرد

عظیم ترین تجمع تاریخ لبنان با سخنرانی سیدحسن نصرالله در حالی برگزار شد که شاید بتوان گفت، نطفه خاورمیانه جدید به تفسیر و سبک و سیاق حزب الله در این جمع حماسی منعقد شد.

به گزارش خبرنگار بازتاب: در طی این سخنرانی بسیار مهم که در ابتدای آن دبیر کل حزب الله لبنان، ضمن حمد و ثنای الهی بخش عمده ای از مباحث خود را به هم دلی و هم دردی با مردم مظلوم فلسطین و غزه اختصاص داد، در ادامه با ملت ها و دول عربی اتمام حجت کرد و اظهار داشت که با توجه به نتایج جنگ لبنان و اینکه مشخص شد اسرائیل نیز شکست پذیر است باید تمام ملت های عربی به فکر تعیین تکلیف و یک سره کردن کار اسرائیل باشند.

سیحسن نصرالله هم چنین در ادامه محورهای مهمی مانند خلع سلاح حزب الله و اینکه در صورت به امنیت کامل رسیدن لبنان این امر حتما و بدون هیچ مشکلی محقق خواهد شد، خاطر نشان کرد که در مورد مسئله آزادی دو سرباز اسرائیلی همان طور که در جنگ نیز نشان داده شد اگر تمامی دنیا هم تجهیز شوند نمی توانند که آن دو را آزاد کنند مگر از راه مذاکره و برگرداندن اسرای لبنانی به خانواده هایشان.

نصرالله در ادامه این سخنرانی بسیار مهم اشاراتی نیز به وضعیت داخلی لبنان کرده و به تفرقه افکنان و کسانی که دم از خلع سلاح حزب الله می زنند هشدار داد و مطالب بسیار مهمی را درباره وضعیت دولت لبنان و برخی تفرقه افکنان خاطر نشان کرد. سخنان نصرالله به این شرح است.

نصرالله با اشاره به خطراتی که برگزاری این مراسم را تهدید می‌کرد، گفت:«شما مردم مقاوم لبنان با حضور خود در این مکان بار دیگر شجاعت و پایداری خود را ثابت کردید.»

دبیرکل حزب‌الله لبنان در این سخنان با تشکر و قدردانی از همراهی و حمایت گسترده‌ی ملت لبنان اعلام کرد: پیروزی مقاومت اسلامی لبنان در جنگ با حمایت و عنایت الهی و پس از آن همراهی شما ملت شجاع و غیور لبنانی تحقق یافت.

سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان اظهار داشت: پیش از آنکه این جشن پیروزی بزرگ ملی را امروز برپا کنیم بسیاری از دشمنان داخلی و خارجی جهت جلوگیری از برپایی این جشن ملی بزرگ جنگ‌های روانی گسترده‌ای را آغاز کردند و تلاش‌های وسیعی را انجام دادند که امروز نه شما در اینجا باشید و نه من در میان شما سخن بگویم؛ اما امروز مردم لبنان سواره و پیاده از مناطق دور و نزدیک، شمال و جنوب و اردوگاه‌های فلسطینی حضور به هم رساندید تا پاسخ دندان‌شکنی به تمام دشمنان داخلی و خارجی بدهید و به آنها بگویید پیروزی از آن ماست و اگر کسی بخواهد این پیروزی را جشن بگیرد کسی محق‌تر از ملت لبنان نیست.

سید حسن نصرالله افزود: من از تمام کسانی که از شمال و جنوب لبنان، از اردوگاه‌های فلسطینی، از بحرین، قطر، کویت، فلسطین، سوریه، ایران و دیگر کشورها آمده‌اند که در این جشن بزرگ ملی شرکت کنند، تشکر و قدردانی می‌کنم و درود خود را به تمامی خانواده‌های شهدای لبنانی و دیگر خانواده‌های این ملت بزرگ که سختی‌ها را تحمل کردند و امروز ما را به این پیروزی رساندند، نثار می‌کنم.

دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت: امروز ما پیروزی‌ای را جشن می‌گیریم که باید در تاریخ به عنوان یک پیروزی استراتژیک مهم و تاریخی ثبت شود؛ اما اینکه چگونه مقاومت اسلامی لبنان با داشتن تنها چند هزار سرباز مقاوم و جنگجو در برابر بزرگ‌ترین و قدرتمندترین ارتش منطقه و مجهزترین ارتش جهان آن هم 33 روز ایستادگی و مقاومت کند، خود نیازمند سخن دیگری است. من به شما می‌گویم راز این مقاومت که توانست نخبه‌ترین افراد ارتش اسراییل را به لرزه درآورد و اسراییلی‌ها چون موش از صحنه‌ی جنگ پا به فرار گذاشتند و از تانک‌های اسراییلی قبرستانی ساخت و تمام ناوهای جنگی این رژیم صهیونیستی از آب‌های لبنان خارج کرد، تنها در عنایت الهی و حمایت و ایستادگی ملت لبنان بوده است.

دبیرکل حزب‌الله در ادامه‌ی سخنانش در جشن پیروزی مقاومت ادامه داد: مقاومت اسلامی لبنان با حمایت الهی، از خودگذشتگی نیروهای مقاومت، سازماندهی، اعتقاد به جهاد، آموزش‌های حرفه‌یی و تسلیحات نظامی توانست در این جنگ پیروز شود. به اعتقاد من این تجربه‌ی مقاومت لبنان باید به تمام جهان منتقل شود.

سید حسن نصرالله اظهار داشت: مقاومت اسلامی لبنان یک مقاومت سازمان‌نیافته نیست بلکه این مقاومت یک مقاومت سازمان‌یافته و مجهز می‌باشد که بر اساس اعتقاد، اراده و حمایت ملی توانسته است این معجزه‌ها را بیافریند.

وی افزود: مقاومت اسلامی لبنان به این دلیل در جنگ پیروز شد که ملتی چون شما در پشت آن ایستاد؛ ملتی که امروز با تمام تهدیدها و جنگ‌های روانی در صحنه حضور به هم رساند و بار دیگر پیروزی خود را به جهان نمایان کرد. شجاعت مردمی چون شما ما را در عرصه‌ی جنگ با دشمن متجاوز به پیروزی رساند.

وی تاکید کرد: در زمان جنگ بسیاری از دشمنان داخلی و خارجی بر این موضوع حساب باز کرده بودند که اگر مردم لبنان را آواره کنند این مردم از اعتقاد خود نسبت به دنباله‌روی از مقاومت اسلامی لبنان و حمایت از این مقاومت باز خواهند گشت و از این مردم به عنوان آلت فشاری برای اعمال فشار به مقاومت اسلامی لبنان استفاده خواهند کرد؛ اما این دشمنان کور خواندند که در چنین تصوری بودند زیرا مردم لبنان حتی در سخت‌ترین شرایط خود باز هم بر ادامه‌ی مقاومت اسلامی و حفظ کرامت و عزت خود و دفاع از تمامیت ارضی وطن خود اصرار ورزیدند.

دبیر کل مقاومت حزب‌الله لبنان گفت: چندی پیش برخی از مقامات بلندپایه‌ی آمریکا از تریبون‌های خود اعلام کردند که اخبار خوشایندی از لبنان به آنها رسیده است و این اخبار بیانگر آن است که مقاومت اسلامی در لبنان ضعیف شده است و این مقاومت در معرض فروپاشی است؛ اما امروز شما ملت عزیز که از ملیت‌ها و طوائف و احزاب مختلف جمع شده‌اید و این جشن بزرگ پیروزی را گرفته‌اید، پاسخ دندان‌شکنی به آمریکا دادید و به این دشمن بزرگ گفتید که تمام اطلاعات ارسال شده چیزی جز دروغ نبوده است و کاخ سفید حساب و کتاب‌های خود را نباید بر این دروغ‌های ارسال شده بنا نهد.

سید حسن نصرالله گفت: این جنگ یک جنگ آمریکایی بود و با سازماندهی آمریکا و با سلاح آمریکا صورت گرفت و کسی که این جنگ را متوقف کرد تنها قدرت و پیروزی مقاومت اسلامی بوده است نه آمریکا یا اسراییل یا کشورهای میانجی‌گر دیگر.

وی تاکید کرد: آمریکا از همان آغاز این جنگ را سازماندهی کرد و تا هفته‌ی چهارم هم‌چنان بر ادامه‌ی این جنگ اصرار می‌ورزید اما پس از آنکه توانایی‌ها و قدرت‌های نظامی و معنوی ارتش اسراییل در معرض فروپاشی کامل قرار گرفت آمریکا با هدف یاری رساندن به اسراییل وارد میدان شد و تلاش کرد که این جنگ را متوقف کند وگرنه اگر آمریکا کوچک‌ترین احساسی نسبت به ملت لبنان و کودکان و زنان این کشور داشت، می‌توانست در همان هفته‌های اول این جنگ را متوقف کند.

دبیرکل حزب‌الله در جشن مقاومت و سخنانش افزود: متاسفانه در آن زمان برخی از احزاب داخلی لبنان بی‌شرمانه اعلام کردند که آمریکا این جنگ را متوقف کرده است اما واقعیت این چنین نبوده و تنها نیروهای مقاومت اسلامی لبنان و فرزندان شما با بردباری و استواری خود و معجزه‌آفرینی در عرصه‌ی جنگ، آن را متوقف کردند. ملت لبنان بزرگ‌ترین سهم را در این پیروزی داشت. ملتی که نیروهای مقاومت اسلامی را در مساجد، کلیساها و مدارس خود به آغوش کشید و امروز اگر کسی حق دارد از پیروزی سخن بگوید تنها این ملت بزرگوار است.

سید حسن نصرالله افزود: تمام کسانی که امروز احساس می‌کنند که برنامه‌ها و اهداف‌شان محقق شده است، احساس پیروزی در این جنگ به آنها دست می‌دهد و تمام کسانی که احساس می‌کنند برنامه‌ها و اهداف‌شان نقش بر آب شده است، در این جنگ احساس شکست می‌کنند. من به شما می‌گویم امروز ملت لبنان، فلسطین و امت اسلامی و هر مظلوم در جهان پیروز شده است و بار دیگر سخنم را که در پیروزی 2000 بنت‌الجبیل گفتم تکرار می‌کنم و می‌گویم پیروزی ما در این جنگ پیروزی یک گروه یا یک حزب مشخص نیست بلکه پیروزی ما پیروزی حقیقی ملت لبنان در جهان است و زمان شکست‌ها پایان یافته است و دیگر آغاز، آغاز دست‌یابی به پیروزی‌هاست.

وی خطاب به احزاب داخلی لبنان گفت: این پیروزی یک پیروزی واقعی، تاریخی و بزرگ است و نباید با بحران‌های سیاسی و درگیری‌های لفظی، این پیروزی و پیامدهای بزرگش را در ظرف سر بسته بگذاریم.

سید حسن نصرالله گفت: امروز مقاومت اسلامی تمام بهانه‌های موجود از سوی کشورهای منطقه و جهان را ساقط کرد و دیگر هیچ کس نمی‌تواند این بهانه را داشته باشد که نمی‌تواند در برابر ارتش اسطوره‌ای اسراییل مقاومت کند و یا اینکه مجهز به سلاح کافی نیست.

وی افزود: کاندولیزا رایس در آغاز این جنگ از تولد خاورمیانه‌ی جدید سخن گفت اما امروز این فرزند نامشروع سقط شد زیرا این فرزند نامشروع بود و نمی‌توانست پا به عرصه‌ی وجود بگذارد.

سید حسن نصرالله گفت: ایستادگی و مقاومت ما در جنگ با اسراییل، آمریکا را رسوا کرد. خصومت با این کشور را افزایش داد و هوشیاری و بیداری جهان را وسعت داد. امروز پیامد پیروزی مقاومت اسلامی لبنان به گونه‌ای است که هر شهروند عربی و مسلمان می‌تواند آزادانه سخن بگوید و شخص بزرگواری چون چاوز در سازمان ملل آزادانه از سیاست و قدرت آمریکا انتقاد کند و سخن بگوید.

نصرالله افزود: ما در سال 2000 پس از پایان جنگ الگوی پیروزی را به جهان ارایه دادیم و این بار در سال 2006 پس از پایان جنگ الگوی ایستادگی و اراده را به جهان ارایه داده‌ایم تا دیگر هیچ یک از حکام منطقه و ملت‌های آن بهانه‌هایی در عدم مقابله و رویارویی با این دشمن جبار نداشته باشند.

سید حسن نصرالله با اشاره به هیات اعزامی اتحادیه‌ی عرب به شورای امنیت جهت دستیابی به صلح و حل بحران‌های منطقه گفت: چگونه می‌توانند به صلح و حل این بحران دست یابند در حالی که حاضر نیستند برای آزادی لبنان، فلسطین، بیت‌المقدس، کرانه‌ی باختری و نوار غزه هزینه کنند و در برابر اسرائیل ایستادگی کنند؟ چگونه می‌توانند به صلح و راه‌حل عادلانه دست یابند در حالی که حاضر نیستند از سلاح نفت در مقابل دشمن استفاده کنند. این جماعت نه حاضر است مقاومت کند، نه حاضر است از سلاح نفت استفاده کند و نه حاضر است به ملت فلسطین امدادرسانی کند، پس چگونه می‌خواهد راه‌حل عادلانه و نهایی را از شورای امنیت برای این پرونده و بحران بطلبد؟

وی خطاب به این هیات عربی و رهبران آن گفت: امروز دشمن یعنی اسرائیل با نگاه احترام و بزرگی به ملت لبنان و مقاومت آن نظر می‌کند اما آیا این جماعت را به مشروعیت یا رسمیت قبول دارد؟

سید حسن نصرالله گفت: این کشورها می‌گویند ما ضعیف هستیم و قدرت رویارویی را نداریم اما امروز کشور لبنان دیگر بهانه‌ای را برای این کشورها باقی نگذاشت. واقعیت آن است که امروز ارتش‌های عربی و اسلامی نه تنها می‌توانند در برابر اسرائیل ایستادگی کنند بلکه می‌توانند فلسطین را از بیت‌المقدس تا کرانه‌ی باختری و نوار غزه آزاد سازند.

وی تاکید کرد: زمانی که کسی خود را بین ملت و حقوق این ملت با قدرت خود مقایسه می‌کند طبیعی است که عرش قدرت خود را بر مردم برتری می‌دهد همان کاری که رهبران این کشورها انجام داده‌اند اما مقاومت اسلامی لبنان عزت و سربلندی ملت خود را بر تمام خواسته‌ها و اهداف دیگر برتری داد تا بالاخره امروز توانست با این اعتقاد راسخ اسطوره‌ی شکست‌ناپذیر اسرائیل را درهم شکند. شکست اسرائیل زمانی مشخص می‌شود که امروز و ساعت‌هایی پیش روزنامه‌ی یدیعوت آحارونوت با انتشار نتایج یک نظرسنجی اعلام کرد تنها هفت درصد مردم اسرائیل معتقدند که ایهود المرت شایسته‌ی پست نخست‌وزیری در اسراییل است. این تنها گوشه‌ای از پیروزی مقاومت اسلامی لبنان در جنگ با رژیم صهیونیستی است.

سید حسن نصرالله گفت: یک زمانی بزرگواری گفته بود که اگر هر کسی تنها یک سطل آب بر سر اسرائیل بریزد، اسراییل غرق می‌شود اما متاسفانه کشورهای عربی در مقابل این دشمن مستبد چه اقدامی انجام داده‌اند؟

 سید حسن نصرالله گفت: امروز درد ما، قلب ما و تمام هم و غم ما در فلسطین است. در جنین، بیت‌المقدس و اردوگاه‌های فلسطینی که هر روز مورد حمله‌ی این رژیم قرار می‌گیرند و کودکان و نوجوانان فلسطینی به خاک و خون کشیده می‌شوند. تا کی باید این ننگ را تحمل کنیم؟ در زمانی که کودکان، نوجوانان، زنان، پیران و فرهیختگان فلسطینی می‌توانند با دستان خالی در برابر اسرائیل معجزه بیافرینند چرا ارتش‌های عربی نباید فلسطین را حمایت مالی، معنوی و تسلیحاتی کنند؟ اما درباره‌ی عراق باید بگویم ما باید به این کشور به عنوان یک الگو نگاه کنیم. آمریکایی‌ها درصدد آن بودند که پس از پیروزی در این جنگ الگوی عراق را در لبنان به اجرا گذارند اما با حمایت الهی ما در این جنگ پیروز شدیم.

وی تاکید کرد: لبنان برای پیروزی در این جنگ صدها شهید داد و صلیب سرخ، ارتش، دفاع شهری و احزاب مختلف سیاسی و مردمی در این جنگ هزینه کردند و شهید دادند اما برای چه؟ برای آنکه در این جنگ پیروز شویم. حال اگر بخواهیم به عراق نگاه کنیم می‌بینیم که صدها تن از مردم عراق ماهانه در یک جنگ بی‌خود و بی‌نتیجه که به واسطه‌ی رهبران آمریکایی و موساد اسرائیل هدایت می‌شود کشته می‌شوند بدون تحقق هیچ گونه هدفی.

سید حسن نصرالله گفت: مقاومت اسلامی لبنان برخلاف اظهارات بسیاری از رهبران داخلی و خارجی مبنی بر آنکه لبنان را به سوی جنگ‌های داخلی کشیده است لبنان را از قرار گرفتن در جهنم جنگ‌های داخلی نجات داد. در واقع مقاومت اسلامی لبنان، لبنان را از تجزیه و تقسیم به ایالت‌های فدرالی نجات داد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان خطاب به مردم عراق گفت: اما پیام من به مردم عراق برای خروج از این بحران فعلی این است که با هوشیاری و بیداری نسبت به مسائل سیاسی اقدام کنند؛ در دام دشمن نیفتند و مقاومت را به عنوان سپری در برابر توطئه‌های دشمن اتخاذ کنند.

وی هم‌چنین ادامه داد: امروز من به تمام کسانی که سخن از تقسیم و تجزیه و جنگ‌های داخلی در لبنان می‌گویند این پیام را دارم که هر کسی از تجزیه و تقسیم لبنان سخن بگوید و یا از فدرالی کردن این کشور سخن بگوید اسرائیلی است و سخن دشمن را تکرار می‌کند و درصدد محقق ساختن اهداف دشمن است. سرنوشت ما لبنانی‌ها از همان آغاز بر همزیستی در کنار هم رقم خورده است و ما به عنوان یک ملت متحد و واحد با هر گونه سخنی که از تجزیه و تقسیم باشد، مخالفت می‌کنیم.

نصرالله افزود: تنها راهکار و راه‌حل موجود برای حل بسیاری از بحران‌های داخلی و سیاسی لبنان تشکیل یک دولت قدرتمند و توانمند است، قدرتی که بتواند از حقوق مردم لبنان حمایت کند و با قدرت تمام در برابر تجاوزات روزانه‌ی دشمن اسرائیلی ایستادگی کند، دولتی که از تمام زد و بندهای سیاسی و فسادهای اداری و اخلاقی به دور باشد.

سید حسن نصرالله با اشاره به انتقادات برخی از احزاب داخلی و نیز طرف‌هایی چون آمریکا و اسراییل برای خلع سلاح حزب‌الله لبنان گفت: بهتر است برای حل هر مساله‌ای به ریشه‌ی آن بازگردیم و این مساله را از ریشه حل کنیم. اگر بخواهیم منطقی با این مسئله برخورد کنیم می‌بینیم که مقاومت اسلامی حزب‌الله لبنان در نتیجه‌ی تجاوزات مکرر اسرائیل به خاک و آب لبنان و اسارت شهروندان لبنانی ایجاد شد.

وی تاکید کرد: ما نمی‌گوییم که سلاح لبنان یک سلاح ابدی است و اصلا منطقی نیست که این سلاح تا ابد بماند و باید زمانی این مساله پایان یابد. بنابراین اگر بخواهیم این مسئله را حل کنیم باید عوامل ایجاد کننده‌ی آن را معالجه کنیم و معالجه‌ی این امر جز با تشکیل دولت توانمند قوی در لبنان میسر نیست، دولتی که بتواند از آب و خاک لبنان در برابر تجاوزات اسرائیل حمایت کند و به مردم لبنان این اطمینان را بدهد که می‌تواند امنیت‌شان را در برابر دشمن مستبدی چون اسرائیل حفظ کند. در آن زمان است که دیگر نیازی به سلاح حزب‌الله نیست و حتی برای خلع سلاح حزب‌الله، بهتر است بگویم تسلیم سلاح حزب‌الله، نیازی به گفت‌وگو نیز نمی‌باشد.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه گفت: اگر بخواهیم در شرایط کنونی سخن از خلع سلاح حزب‌الله بگوییم که سلاح این حزب را جمع‌آوری کنیم در واقع این امر برابر با آن است که لبنان را دست بسته در برابر اسرائیل قرار دهیم تا این رژیم بتواند آن طوری که بخواهد و در هر زمان که بخواهد به خاک لبنان تجاوز کند و شخصیت‌های سیاسی و مذهبی این دولت را به قتل برساند یا هدف قرار دهد. به خداوندی خدا هرگز به این ذلت تن نخواهیم داد.

سید حسن نصرالله در ادامه افزود: تمام کسانی که بر تضعیف مقاومت اسلامی لبنان و متلاشی کردن این مقاومت و حزب شرط‌بندی کرده‌اند باید به آنها بگویم شرط‌بندی آنها از همین لحظه و همین زمان شرط‌بندی باخته‌ای است. کسانی که می‌خواهند با توطئه و جنگ روانی قدرت حزب‌الله را مختل کنند، کسانی که می‌خواهند به زور متوسل شوند و سلاح این حزب را جمع کنند باید به حرف وزیر امور خارجه‌ی اسرائیل و وزیر جنگ اسرائیل گوش دهند که اعلام کرده‌اند هیچ ارتشی در جهان نمی‌تواند حزب‌الله لبنان را تفکیک کند و سلاح این حزب را خلع کند. من به این احزاب سیاسی و داخلی لبنان می‌گویم هیچ ارتشی در جهان نمی‌تواند سلاح را از دست‌مان خارج سازد و تا زمانی که این ملت به مقاومت اسلامی ایمان و اعتماد دارد هیچ کس نمی‌تواند ما را مجبور به تسلیم سازد.

 دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت: هر کسی که از خلع سلاح مقاومت اسلامی لبنان سخن بگوید خیانت کرده است و من که شهادت را در پایان راه انتظار دارم هرگز حاضر به چنین خیانتی به ملت و مقاومت اسلامی لبنان نیستم.

وی افزود: لبنان امروز به عنوان یک کشور کوچک در خاورمیانه نیست بلکه یک قدرت بزرگ است و بسیاری بر این قدرت -یعنی منظور من از بسیاری مستضعفان عالم و ملت‌های اسلامی و عربی می‌باشد- به این قدرت بزرگ افتخار می‌کنند و چشم به آن دوخته‌اند. ما درصدد نگه داشتن سلاح خود نیستیم بلکه این سلاح را برای حمایت از تمامیت ارضی کشور خود در برابر دشمن استفاده می‌کنیم. سلاح حزب‌الله یک سلاح شیعی نیست بلکه این سلاح، سلاح سنی، مسیحی و دروزی در لبنان است. این سلاح سلاح تمام ملت لبنان است و عزت و بزرگواری را برای این ملت می‌طلبد.

وی تاکید کرد: راه‌حل ما برای حل این بحران این است که یک دولت بزرگ، قدرتمند در لبنان تشکیل شود. امروز ما با یک بحران سیاسی در کشورمان روبرو هستیم که این بحران بحران سیاسی است نه مذهبی برخلاف آنچه که گفته می‌شود. امروز ما باید با این اختلافات سیاسی روبرو شویم و واقع‌بینانه این مسائل و این مشکلات را حل و فصل کنیم.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: در این روز بزرگ که ملت لبنان آن را جشن گرفته است به شما می‌گویم به کسی اجازه ندهید تا از این اختلافات و شکاف‌های سیاسی سوء استفاده کند و این اختلافات سیاسی را به اختلافات قومی و مذهبی تبدیل کند.

دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت: راه‌حل اساسی همانطور که گفتم و تکرار کردم و دوباره تکرار می‌کنم در تشکیل یک حکومت وحدت ملی در لبنان است. بیایید در کنار هم برای حمایت از لبنان بایستیم.

سید حسن نصرالله افزود: با تمام احترامی که به دولت فعلی لبنان دارم اعلام می‌دارم این حکومت نه قادر است که از ملت لبنان حمایت کند و نه قادر است که مسائل داخلی این کشور را حل کند و بالاخره اصلا توانایی این مسوولیت‌ها را ندارد.

وی گفت: من امروز نیامده‌ام که اینجا شعار دهم بلکه برنامه‌ی اصلی و هدف اصلی ما پس از خروج از این جنگ یعنی در واقع برنامه‌ی دوم ما پس از جنگ آن است که وارد پروسه‌ی انتخابات عادلانه و تشکیل حکومت قدرتمند ملی بر اساس یک قانون در لبنان شویم.

سید حسن نصرالله با اشاره به موضوع مقاومت اسلامی لبنان و اظهارات برخی رهبران آمریکایی، اسرائیلی و برخی از احزاب سیاسی لبنان مبنی بر ضعیف شدن مقاومت اسلامی لبنان گفت: ما از یک جنگ 34 روزه با اسرائیل خارج شده‌ایم اما نباید هیچ کس فراموش کند که حزب‌الله لبنان خود را برای یک جنگ طولانی‌تر آماده کرده‌بود.

نصرالله افزود: سخن من به این کشورهای دشمن و به برخی احزاب داخلی لبنان آن است که مقاومت لبنان امروز و در این ساعت اعلام می‌کند بسیار قوی تر از گذشته و مجهز تر و سازماندهی تر ‌از گذشته قرار گرفته است و آمادگی پاسخگویی به هرگونه تجاوز است.

دبیرکل حزب‌الله لبنان عنوان داشت: اگر دشمن گمان می‌کند که موشک‌های حز ب الله کاهش یافته است باید بداند آمارگیری دقیق از موشک‌های این حزب ندارد و موشک‌های حزب‌الله لبنان 13هزار یا 12 هزار موشک نیست بلکه بیش از 20 هزار موشک است که این را جهت آگاهی دشمنان می‌گویم.

دبیرکل حزب‌الله لبنان تصریح کرد: لازم است به چند موضوع اشاره کنم. موضوع اول موضوع اسیران لبنانی است. در سابق من به شما تعهد دادم که با توکل به خدا و عنایت الهی و توانایی‌های مردان مقاومت اسلامی، اسیران ملت لبنان را از زندانهای اسرائیلی آزاد خواهم کرد و امروز به شما نیز می‌گویم هنوز بر سر این تعهد هستم.

وی تاکید کرد: زمانی که دو اسیر اسرائیلی را به اسارت گرفتیم گفتیم که اگر جهان زیر و رو شود آنها را بر نخواهیم گرداند مگر در ازای آزادسازی اسیران لبنانی و امروز نیز این سخن را دوباره تکرار می‌کنیم و می‌گوییم اگر جهان به رویارویی ما وارد شود، هرگز جز با آزادسازی اسیرانمان،‌ دو اسیر را آزاد نخواهیم کرد. موضوع دوم، موضوع مزارع شبعا و کفرشوبا است و امروز من به شما می‌گویم باز هم با عنایت الهی این مناطق در راه آزادی و رهایی از دست دشمن است.

وی گفت: آمریکا برای نجات اسرائیل از این جنگ آماده پرداخت هر هزینه‌ای بود. در آن زمان آمریکا برای توقف این جنگ متعهد شد که مزارع شبعا را به لبنانی‌ها باز گرداند اما طبق معمول نمی‌توان به تعهد آمریکا اعتمادی کرد.

سید حسن نصرالله گفت: اندکی پس از این سخن سیاستمداران و مسئولان کاخ سفید، دولت آمریکا اعلام کرد نمی‌توانیم مزارع شبعا را به دولت لبنان باز گردانیم زیرا در صورتی که به چنین اقدامی دست بزنیم این اقدام به مثابه‌ی اعطای امتیاز و پیروزی به حزب‌الله لبنان است.

ما به آمریکا می‌گوییم شبعا را به هر کسی که از لبنان می‌خواهید تحویل بده و پیروزی را به نام هرکسی که می‌خواهی به ثبت برسان اما شبعا را به ما باز گردان.

وی با اشاره به تجاوزات اسرائیل گفت: ما تا به امروز صبر کردیم و پاسخی به این تجاوزات نداده‌ایم و تلاش کردیم که قطعنامه‌ی نامشروع 1701 را نقض نکنیم، زیرا اگر حزب‌الله لبنان کوچکترین مفاد این قطعنامه را نقض می‌کرد جهان زیرو رو می‌شد. اما صبر و بردباری ما حدی دارد و اگر این صبر و بردباری پایان یابد، مطمئنان پاسخ این تجاوزات راخواهیم داد.

وی خطاب به دولت لبنان گفت: اگر لبنان نمی‌تواند مسئولیت حمایت از ملت خود را بگیرد، ملت لبنان آماده پذیرفتن این مسئولیت است.

وی گفت: ارتش لبنان با هدف حمایت از مردم لبنان و جلوگیری از تجاوز دشمن به خاک لبنان در این مناطق مستقر شده است اما می‌بینیم که هر روز تعدادی از شهروندان لبنانی ربوده می‌شوند یا به اسارت گرفته می‌شوند. بالاخره موضع‌گیری دولت نسبت به این مسئله چیست؟ دولت لبنان اگر می‌خواهد از ارتش به عنوان تنها ثبت‌کننده تجاوزات اسرائیل استفاده کند به ما بگوید. زیرا مسئولیت اصلی ارتش لبنان رویارویی و متوقف ساختن تجاوزات اسرائیل به لبنان است نه چیز دیگر.

وی همچنین گفت: موضوع دیگری که باید به آن پرداخت موضوع نیروهای یونیفل است. ما از این نیروها استقبال کردیم اما همانطور که همه می‌دانند مسئولیت آنها حمایت از ارتش لبنان است نه جاسوسی علیه حزب‌الله لبنان.

وی با هشدار به این نیروها گفت: برخی اخبار حکایت از آن دارد که برخی گروه‌ها و احزاب درصدد آن هستند که از این نیروها، یعنی نیروهای یونیفل سوءاستفاده کنند، اما ما به آنها می‌گوییم این نیروها برای حمایت از ارتش لبنان وارد این کشور شده است و اجازه ندارد در مسائل داخلی لبنان دخالت کند.

سید حسن نصرالله با اشاره به برخی از احزاب سیاسی داخلی لبنان گفت: متاسفانه توهین این احزاب به مقاومت اسلامی لبنان به حدی رسیده است که نمی‌توان پاسخ این توهین را نداد.رهبران این احزاب می‌گویند که حزب الله برای به حاشیه کشاندن پرونده‌ی هسته‌یی ایران و پرونده‌ی سوریه در شورای امنیت وارد این جنگ شده است. آیا توهینی بزرگتر از آن به فرزندان این مقاومت که خون و کاشانه خود را برای حمایت از خاک لبنان داده‌اند، وجود دارد؟

سید حسن نصرالله گفت: برخی از رهبران این احزاب سیاسی می‌گویند که طرفداران مقاومت اسلامی حزب‌الله در لبنان طرفدارانی بی‌عقل و پرسروصدا هستند. نمی‌توان از این توهین چشم‌پوشی کرد، من حاضر به شنیدم به هر توهینی هستم مگر توهین به ملت لبنان. من به این جماعت می‌گویم اشک ریختن کاری برای این ملت نمی‌کند.

سیدحسن نصرالله گفت: همه‌ تاریخ من و تاریخ حزب‌الله را می‌دانند. نه من بیک بودم نه پدرم و نه جدم یک بیک بود. ما هرگز اجازه نخواهیم داد کسی کرامت و عزتمان را زیرپا بگذارد، زیرا ما خون و خانه و کاشانه خود را برای حمایت از این ملت داده‌ایم.

وی در انتها افزود: امیدوارم با فرارسیدن ماه رمضان فر صتی برای این افراد ایجاد شود که بتوانند بسیاری از حقایق را بدور از مسائل سیاسی و حاشیه‌ای ببینند و در آخر می‌گویم زمان شکست به پایان رسیده است و امروز روز آغاز پیروزی لبنان است




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( جمعه 85/6/31 :: ساعت 9:57 عصر )

»» آقای پاپ!!!!!

 

بنام خدا

وقتی آن روز با آن کشیش حرف می زدم، از تعجب داشتم شاخ در می آوردم. حرفهای خارج از عقلانیت او، بیش از آن که مرا به فکر وادارد، به خنده انداخته بود. گویی او اصلا نمی خواست که جوابی برای حرف هایش بیاوری. خودش ، جواب همه حرف های خودش بود.

به او گفتم بیا با عقل با هم بحث کنیم. نه این که مکررا بگویی کتاب مقدس این را میگوید، کتاب مقدس آن را می گوید.

گفت: نه ، من فقط کتاب مقدس را می شناسم. اگر با عقل با هم حرف بزنیم، دیگر کارمان کاری آسمانی نیست. می شود شبیه کار فیلسوفان. و این، کاری زمینی است. و کاری زمینی ، ما را به آسمان نمی رساند.

و من مانده بودم که کسی که عقل را تعطیل می کند تا بتواند به کتاب آسمانی اش گوش دهد، دیگر چه جایی برای حرف زدن من دارد. او خودش ، جواب همه حرف های خودش است.این مسیحیت است. مسیحیتی که بر گرد افکار کتاب مقدس شکل گرفته است. که باید عقل را تعطیل کرد و فقط به ندای کتاب مقدس گوش فرا داد. و هر چه هم دیدیم این کتاب، مخالف ندای عقل است، باید عقل را در مقابلش تعطیل کرد. تعصب و دگم اندیشی، صفت اصلی مسیحیت امروز است. و امروز مسیحیت می خواهد به اسلام درس عقلانیت بدهد!

بله آقای پاپ !

کتاب مقدس شما ، سرشار از داستانها و بهتر است بگوییم خرافه ها است که سرتاپای آن را در برگرفته است. شمایی از عقلانیت حرف می زنید که کتاب مقدستان می گوید خدا از آسمان روی زمین آمد ، تبدیل به یک مرد شد، نامش عیسی بود، سپس خواست که قربانی شود، تا خونش بریزد، و نه خون دیگر انسانها، بلکه فقط خون خودش ... و این خون کفاره گناهان انسانها باشد تا او – یعنی خودش- بتواند انسانها را ببخشد.. .  و انسان به بهشت برود !!وقتی دید شما به اصلی ترین مسئله هستی -یعنی خدا  - چنین است، دیگر از چه سخن بگوییم؟!

شما از عقلانیت حرف می زنید؟ واقعا شما؟ از دیگر سخنان آن کشیش کانادایی که من در بیش از هفده جلسه با او گفتگو کردم، این بود که مسیحیت، چون افکارش را از کتاب مقدس می گیرد، یک راه اسمانی است. و اسلام چون افکارش انسانی است و بر مبنای عقل انسانها شکل گرفته است، یک راه زمینی است . و نتیجه می گرفت که حالا یک راه آسمانی بهتراست یا یک راه زمینی؟ و کدام ما را به بهشت می رساند؟ !

اسلام چون راهی انسانی و انسان پسند است، افکار انسانها را متقاعد می کند، و به زندگی انسان توجه دارد، راهی غیر آسمانی است. و مسیحیت چون عجیب و غیر قابل باور و حتی مسخره است، راهی آسمانی است که از جانب خدا آمده و ما را به بهشت می رساند !!و اینک جناب پاپ می خواهد به اسلام درس عقلانیت بدهد!

اسلام بر مبنای عقل است . و این مشخصه بزرگ  اسلام با مسیحیت است.

هیچ اصلی از اسلام نیست که غیر عقلانی باشد. همه چیز آن بر مبنای عقل شکل گرفته است . آن قدر بر مبنای عقل که مسیحیت به آن اشکال می گیرد این راهی انسانی و بشری است نه آسمانی. و اینک بشنوید از پاپ ما که به این راه بشری و عقلانی می خواهد با داستانهای مسخره کتاب مقدس ، درس عقلانیت بدهد!!

آقای پاپ!آن روز که کوپرنیک را به مسلخ مرگ می بردند،  فراموش کرده اید؟ اما یقینا گالیله را که به یاد دارید؟آیا این است عقلانیت مسیحیت شما؟ !

داستانهای کتاب مقدس ، بسیاری از مسیحیان اهل فکر جهان را در طول تاریخ شرمنده کرده است. شما و عقلانیت؟

اما جهاد...

بله باید بدانید که اسلام دین جهاد است. دینی است که می گوید باید خوبی و عدالت و تقوی و حرف خوب را ، با زور بر جهان مستولی کرد. دقیقا همین طور است. اما ربط این به مقابله با عقلانیت کجاست؟ اگر حرف خوب را با زور حاکم نکنیم، این عقلانی می شود؟ حتی اگر حرف بد را بدون زور حاکم کنیم، باز این یک امر عقلانی خواهد بود؟

اصولا عقلانیت چیزی مربوط به قبل از این وادی است. مال وقتی که می خواهیم بدانیم چه چیزی خوب است. و خوبی را بشناسیم . و جهان را بشناسیم. و خودمان را ...

اما وقتی فهمیدیم که چه چیزی برای انسان بهترین راه است ، و این را با قوه قهار عقل، تمام و کمال یافتیم، دیگر باید این خوبی محض را بر همه انسانها حاکم کنیم. و این انتهای و کمال عقلانیت است. اگر شما می دانید دزدی بد است، و سپس با یک دزد در نیمه شب که دارد از خانه همسایه دزدی می کند، مبارزه می کنید، آیا این مخالفت با عقل  است ؟

یا کمال عقلانیت است؟

وقتی شما حتم حاصل کردید که دزدی بد است، بهترین وجه آن این است که با دزد هم مقابله کنید. و دزدی را از زمین خدا پاک کنید. این کمال عقل است. و اگر دزد را رها کنید و حتی تشویق هم کنید که بیشتر دزدی کند، این مقابله با عقل ااست. و نه انکه کاری عقلانی باشد.عقل یعنی خوبی، و دشمن بودن با بدی. نه آنکه شما کدام راه را برای حاکم کردن خوبی، انتخاب می کنید... اگر این راه راهی صلح آمیز بود، عقلی باشد، و اگر همراه با جنگ بود ، غیر عقلی باشد. اصولا صلح ، جزئی از عقل نیست. نه صلح خوب است نه جنگ. بلکه این که در چه راهی به کار روند ، خوب یا بدند. صلحی که در خدمت آرامش قصاب ها و دزد ها و راکفلر ها باشد، بد است. و جنگی که در خدمت همین ها باشد نیز بد است. و همین طور جنگی که برای عدالت باشد، خوب است. و صلحی که در راه عدالت و کرامت انسان باشد، خوب است.

بله، اسلام دین شمشیر است. و باید برای عدالت و خوبی و کرامت انسان بجنگد.

آن اسلامی که خودش را می خواهد حفظ کند ، اما انسان نابود شود... حکومتش را نگهدارد ، اما انسان پایمال شود... آن اسلام سعودی و انقلاب ایران ...آن،  اسلام نیست.

اینها دینهایی آمریکایی اند.

اسلام برای خدا ، برای انسان ، برای عقل می جنگد. نه به کنجی بخرامد و مشغول عیش و نوش شود.  کشورش را به فساد بکشاند تا ارباب دنیا اجازه دهد چند صباحی بیشتر به حکومت مسخره اش ادامه دهد. دو روز بیشتر در تهران حکومت کند. یا چند شب بیشتر هوای ریاض را تنفس کند. اسلام می جنگد. کوبنده و قهر آمیز!

نگاه کنید به تملق های سران کشورهای اسلامی که برای یازده سپتامبر، سروده شد.

بهترین جهاد و هوشمندانه ترین ضربه به اساس سرمایه داری، محکوم شمرده شد. خرد شدن راکفلر کثیف، کاری صهیونیستی انگاشته شد. جهاد فداکارانه جوانان پاک و هوشمند مسلمان ، تروریستی نشان داده شد. .... تا دل آمریکای قصاب را به دست آورند و اجازه دهد باز هم نوکرش باشند.

اسلام این نیست که در کشور های اسلامی می بینید. اسلام دین شمشیر است که ظلم جهانی را برنمی تابد. می جنگد و خون می ریزد تا پایه های ستم را فروبریزد. خون می دهد، اما ننگ را نمی پذیرد. قهرمان است . ترسو نیست. رزمآور است . فاسد نیست. احمق نیست. متملق و چابلوس ارباب جهان نیست... او بنده فقط خداست.

بله اسلام ، دین شمشیر است. و این افتخار اسلام است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( پنج شنبه 85/6/23 :: ساعت 12:31 صبح )

»» افسانه هولوکاست ومظلوم نمایی صهیونیست

 
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( شنبه 85/6/4 :: ساعت 3:49 عصر )

»» رساله السید القائد حفظه الله

رساله السید القائد حفظه الله

 

 الی وکیله العام فی لبنان السید نصرالله

 

بسمه تعالی 

 

برادر مجاهد و بسیار عزیز جناب آقای سیّدحسن نصرالله (ادام‌الله عمره و عزّه و عافیته)
سلام علیکم بما صبرتم

درود بر شما و بر دیگر برادران و بر یکایک مجاهدان حزب‌الله.

آنچه شما با جهاد و مقاومت بی‌نظیر خود به امت اسلامی هدیه کرده‌اید،از حد توصیف این‌جانب بالاتر است. جهاد دلاورانه و مظلومانه‌ شما که نصرت الهی را به شما ارزانی داشت،‌ بار دیگر ثابت کرد که سلاح‌های مدرن و مرگبار در برابر ایمان و صبر و اخلاص‌‌،‌ ناکارآمد است و ملتی که ایمان و جهاد دارد،مغلوب سیطره‌ قدرتهای ستمگر نمی‌شود. پیروزی شما پیروزی اسلام بود.‌ شما توانستید به حول و قوه‌ الهی ثابت کنید که برتری نظامی، به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و تانک نیست، به قدرت ایمان و جهاد و فداکاری همراه با عقل و تدبیر است. شما برتری نظامی خود را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کردید؛ تفوق معنوی خود را در ابعاد منطقه‌ای و جهانی تثبیت نمودید؛ افسانه‌ شکست‌ناپذیری و هیبت دروغین ارتش صهیونیست را به سخره‌ گرفتید‌ و آسیب‌پذیری رژیم غاصب را به نمایش گذاشتید.

شما به ملت‌های عرب، عزت بخشیدید و توانایی‌های آنان را که ده‌ها سال بوسیله‌ تبلیغات و سیاست‌های استکباری، انکار شده ‌بود،‌ در صحنه‌ عمل به همه نشان دادید.

آنچه اتفاق افتاد حجتی از سوی خداوند بر همه‌ دولت‌ها و ملت‌های اسلامی و بویژه در منطقه‌ خاورمیانه است. شما بار دیگر مصداق این کلام نورانی قرآن شدید:

قَدْ کانَ لَکُمْ ءَایَةٌ فى فِئَتَینِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقاتِلُ فى سبِیلِ اللَّهِ وَ أُخْرَى کافِرَةٌ یَرَوْنَهُم مِّثْلَیْهِمْ رَأْى الْعَینِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بنَصرِهِ مَن یَشاءُ إِنَّ فى ذَلِک لَعِبرَةً لأُولى الأَبْصارِ.

این ‌اولوالأبصار، امروز توده‌های میلیونی و جوانان غیور و مؤمن در کشورهای منطقه و سیاسیون سالم و زمامداران و رهبران مستقل و خردمندند. جهاد مظلومانه‌ شما، دشمن را افشاء کرد و چهره‌ حقیقی او را به نمایش گذاشت. کشتار بی‌رحمانه‌ مردم غیرنظامی؛ به خاک و خون کشیدن کودکان بیگناه و زنان بیدفاع؛‌ حادثه‌ قانا و نظائر متعدد آن،‌ ویرانسازی هزاران خانه و کاشانه و آواره کردن هزاران خانواده؛‌ نابود کردن زیرساختهای بخش مهمّی از لبنان، و فجایعی از این قبیل،‌ چهره‌‌ حقیقی زمامداران آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی را در کنار چهره‌ کریه و منفور رژیم صهیونیستی به همه نشان داد. نشان داد که شعارهای منافقانه‌ آنان در باب حقوق بشر و آزادی و دموکراسی، چقدر آلوده به دروغ و فریب و رذالت است. نشان داد که وقتی زمامداران کشورها از رحم و شفقت و منطق و صداقت بیگانه باشند، چه فجایعی ممکن است برای جامعه‌ انسانیت پیش بیاید.

سخنان اخیر رئیس جمهور آمریکا در دفاعی قلمداد کردن جنایات رژیم صهیونیستی و ادعاهای خنده‌آور او در باره‌ پیروز شدن اسرائیل در جنگ لبنان، نمونه‌ روشنی از این بیرحمی و شقاوت و بی‌منطقی را در برابر چشم همه گذاشت.

و اما لبنان .. و ما ادراک ما لبنان .. لبنان به برکت همت و شجاعت مردم خود درخشید. دشمن به غلط پنداشته بود که با حمله به لبنان ضعیف‌ترین حلقه‌ کشورهای منطقه را هدف قرار می‌دهد و طرح وهم‌آلود خاورمیانه‌ دلخواه خود را کلید میزند. دشمن، یعنی آمریکا ـ اسرائیل، از صبر و هوشمندی و دلاوری ملت لبنان غافل بود؛‌ از توانایی بازوان ستبر لبنان غافل بود؛ از سنت الهیِ "کم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کثِیرَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصابرِینَ" غافل بود.

ملت لبنان و جوانان دلاور و سیاستمداران هوشمندش با سیلی سخت خود، او را از این غفلت بیرون آوردند. دشمن اکنون در صدد بریدن این بازوی توانا و کارآمد است؛‌ در صدد ایجاد اختلاف میان سیاستمداران است؛‌ در صدد پاشیدن ویروس بی‌صبری و تردید در مردم است. همه باید در برابر این سمپاشی‌ها بیدار باشند. به حول و قوه‌ الهی شما در خنثی کردن توطئه‌های آنان موفق خواهید شد و پیروزی دومی بدست خواهید آورد، انشاءالله.

جهادی که اکنون در این میدان جدید،‌ پیش روی شماست مانند جهاد فداکارانه‌ شما در میدان نظامی، حائز اهمیت و در آن، صبر و توکل و اخلاص و تدبیر،‌ تعیین کننده است.

به شما و دیگر برادران و دلاوران عرصه‌ جهاد درود می‌فرستم

و دست و بازوی همه‌ شما را می‌بوسم.

 

 

سید علی خامنه ای-۲۵ مرداد ۱۳۸۵

 

به نقل از : شریف نیوز

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

راستی چند روز پیش آقای احمدی نژاد وبلاگ!!! خودشون رو راه انداختند. به آدرس زیر:

 

وبلاگ! آقای احمدی نژاد

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

الی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( شنبه 85/6/4 :: ساعت 12:25 عصر )

»» هلوکاست

هولوکاست را احتمالا می دانید چیست.
ادعای دروغین یهود مبنی بر اینکه در جنگ جهانی دوم 6 میلیون!!!!! یهودی توسط هیتلر و نظام فاشیستی اش در کوره های آدم سوزی کشته شده اند، را هالوکاست گویند.
از همان اوائل که محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد، تیغ تیز سخنانش را به سوی صهیونیسم کشید و یکی از مسائلی را که مطرح کرد همین هولوکاست بود.
به تبع آن سخنان تب هولوکاست دنیا را فرا گرفت.از طرفی صهیون مداران عالم به تکاپو فتاده و مدرک سازی و مجسمه سازی و موزه پردازی را آغازیدند و از طرفی حزب ایران به فکر برجسته کردن آن قضایا بر آمد.
از موارد پیش بینی شده برگزاری نمایشگاه کاریکاتورهای هولوکاست بود که بالاخره چند روز پیش برگزار شد. این نمایشگاه با همکاری روزنامه همشهری و خانه کاریکاتور ایران برگزار شد و الحمد لله استقبال خوبی از آن در همه دنیا شد..نکته ای که باز اتفاق افتاد -علاوه بر تهدید شدن مجریان این قضیه توسط صهیونیسم_"هک شدن" سایت خانه کاریکاتور به صورت مکرر بود.
"هک" عملیات نفوذ به یک سایت یا شبکه اطلاعاتی ، مالی و اقتصادی، فرهنگی، سیاسی یا.....می باشد و هدف از آن سوء استفاده های مالی ، سیاسی یا نشان دادن ضعف آن سایت و یا بیهوده گی و خوشگذرانی  می باشد.
یک"هکر" معمولا از خود ردی بجای نمی گذارد ولی گاهی به عمد ردی بجای می گذاردکه به طرف بفهماند که ما هم بله.
پارسال(شمسی) با درگیری های شدید ایران و صهیون بر سر گفته های آقای احمدی نژاد و اهانت آن کاریکاتوریست ملعون و نیز بحث انرژی هسته ای ایران ، هکریست های غرب و شرق بجان هم افتادند.نزدیک به دهها هزار سایت (و حتی وبلاگهای مظلوم! ایران) هک شدند-که از جمله باز  همین سایت خانه کاریکاتور و روزنامه همشهری هک شدند-. ولی از طرف دیگر هکرهای مسلمان هم به شدت
به هک کردن سایت های غربی پرداختند.(نشنیده بگیرید ما هم چند بار به کله مان زد و نصفه و نیمه هکریست! شدیم)
حال قصد ذکر مفصل ضررهایی که به کفار زدیم را ندارم. اما از مهمترین کارها که صورت پذیرفت یکی هک کردن سایت یهودی"یاهو" بود که توسط یک هکریست مسلمان صورت پذیرفت(و آشنایان به جوامع اطلاعاتی ارزش و قدرت این شخص را درک می کنند..نه امثال من)....البته بعضی در صحت این کار شک کرئه اند اما فقط منحصر به یکبار نبوده .تا جایی که اطلاع دارم "یاهو"  در اردیبهشت و مرداد امسال هم توسط هکرهای ایرانی هک شده است.(به نظرم گروه هکریست امپراطور این کار را انجام داده)

یکی دیگر هم هک کردن "ناسا" توسط ایرانیان بود. و همچنین سایت"مایکروسافت"

و هک کردن مایکروسافت ٬ انصافا از حوادث مهم سال باید به حساب آید.
یک هک دیگر که هنوز شیرینی اش به کام من باقی است ، هک شدن دو شرکت مشهور هسته ای "ناول" و "سوزی" بود که توسط یک گروه هکریست ایرانی انجام شد.  (بعدا مفصلا با تصویر هک این موارد خدمت می رسم)

غرض از این مطلب اینکه نظر بنده این است که برای مقابله با یهود و صهیونیسم خونخوار باید خود را در تمامی جوانب قوی گردانیم و مطمئن باشیم که گر ما دست بر روی دست گذاریم، هیچ کاری از پیش نمی رود.یکی از قوانین ثابته رب العالمین در عالم هستی ، دادن جزا در مقابل حرکت و تلاش است.
پس تا ما نخواهیم  نخواهد شد.
مطلب دیگر که مرا دیروز مشخص شد این بود که : در این ایام جنگ لبنان- که به پیروزی حزب الهی منجر شد- از همان روز اول من بارها قصد کردم که به سایت حزب الله لبنان وارد شوم و نمی شد که نمی شد.به ذهنم رسید که مسدودش کرده اند.
و تا چند روز پیش نیز این کار ممکن نمی شد (هر چند که در این مدت چندین سایت فرعی برای رساندن اخبار حزب الله  راه اندازی شد)
دیروز از زبان منابع غربی گفته شد که توسط صهیونیست سایتهای حزب الله مسدود شده بود.
الان سرور جهانی اینترنت را آمریکا می چرخاند و ما تا از خود مستقلا ابزار کار را نداشته باشیم باید این محرومیت ها را بکشیم.خوب است که کشورهای مسلمان یا لااقل جهان سومی ها!!! یا مثلا کشورهای غیرمتعهد بیایند و در مقابل غول اطلاعاتی غرب قد علم کنند.(یکی دو سال پیش شنیدم که ایران و برزیل و چین مشترکا قصد چنین کاری را دارند.حال نمی دانم هنوز ادامه دارد همکاری شان یا منتفی گشته؟)
بهرحال خدای متعال ما را کمک کند که تکالیف بر عهده خود را مهمل نگذاریم.

قصد داشتم چند تا مطلب به شرح زیر در این هفته بگذارم:

۱-تاریخچه کشور لبنان

۲-تاریخچه حزب الله

۳-زندگی نامه سید حسن نصرالله

۴-معرفی کردن وبلاگ چند تا از رفقای فلسطینی٬ُ لبنانیُ ٬ مصری و........

که از ما طلب داشته باشید. ان شاء الله تعالی تا هفته آینده حتما  آنها را خواهید دید.
یا قدس انا قادمون



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حامد.عظیمی ( شنبه 85/6/4 :: ساعت 12:24 عصر )

   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

افشای بخشی از نامهربانی‌های دولت لبنان با حزب‌الله
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 14434
» درباره من

ESC اسرائیل
حامد.عظیمی
پیش یسوی قدس و آزادی قدس

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حزب الله لبنان .شیر میدان[12] .
» آرشیو مطالب
صفحه 2
صفحه 3
3.صفحه 4
پاییز 1385
تابستان 1385

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب